جهش تولید؛
با مشارکت مردم
شکل گیری و توسعه تعاونی های مواد لبنی در کشور هند
1398/09/26
تولید شیر در هند راه درازی را طی سال ها پیموده و از رقم 17 میلیون تن در سال 1951 به 132میلیون تن در سال 2013 افزایش یافته که معادل 17 درصد از کل شیر تولیدی در جهان می باشد. هند درتولید شیر سرآمد جهان است. همچنین هند دارای بزرگترین جمعیت دام شیری در جهان به تعداد 115.5میلیون راس می باشد. حدود 55 درصد از کل شیر تولیدی در این کشور از گاومیش حاصل می شود. با توجه به ظرفیت تولید و تقاضا، صنایع فرآوری شیر در اقتصاد هند از جایگاه خاصی برخوردار است.
حدود 60 درصد از شیر تولید شده توسط صنایع لبنی هند جذب و فرآوری می شود. صنعت لبنی درهند در مقیاس خیلی بزرگ به میزان 70 میلیارد دلار طی سالهای گذشته جایگاه خود را حفظ نموده است.اندازه بازار شیردرکشور هند بالغ بر 10 میلیارد دلار ومتوسط رشد بازار لبنی به قیمت های جاری، سالانه 7 درصد می باشد.
در آینده نزدیک افزایش شکاف بین عرضه فرآورده های لبنی و تقاضای آن به دلیل تغییرالگوی جمعیت،عادات مصرفی و رشد سریع شهرنشینی روستاییان در هند حتمی است. این امر رشد شتابان بخش لبنی در کنار رشد سریع اقتصاد این کشور را ضروری می سازد.
از اوایل قرن بیستم تا کنون بنیان صنعت لبنی هند برفعالیت خانوارهای کوچک و کشاورزان حاشیه ای استوار است. تولید شیر درسراسر سرزمین پهناور هند توسط میلیونها کشاورز که اغلب دارای حداکثر 3 راس دام شیری هستند تولیدمی شود.
تا میانه دهه هفتاد قرن بیستم پراکندگی وگستردگی تولید شیر، زنجیره عرضه را به ترکیبی فاقد مقررات وامکانات مناسب سردسازی محصول تبدیل نموده بود. این امر به دلیل سازمان نیافتگی 70 درصد خرید و جمع آوری شیر تولیدی درهند بود و خریدشیرخام هنوز تحت اختیار خریداران محلی شیر .
بازگشت سرمایه برای کشاورزانی که نقش اصلی را در این صنعت داشتند، پایین بود و سهم ارزش افزوده در این بخش، کمترین مقدار .هزینه تولید کشاورز به ازاء هر لیتر شیر تولیدی در هند، حدود 14روپیه بود در حالی که قیمتی که بابت فروش هر لیتر دریافت می کند 16 الی 18 روپیه بود بنابراین تفاوت هزینه تولید و قیمت شیر مبلغ ناچیز 2 تا 4 روپیه بود، چنانچه هزینه کار کشاورز نیز در هزینه ها منظورمی شد این رقم بسیار ناچیز می نمود. فقدان پشتوانه مناسب وتسهیلات زنجیره ای سردخانه به درآمد کمتر وکاهش عرضه شیر می انجامید.
ضرورت ایجاد و توسعه چنین تنظیمات و مقرراتی در صنایع لبنی هند به دلیل ضعف و ناتوانی بخش دولتی تقویت شد . ناتوانی دولت برای پیشبرد خدمات عمومی نیز به طریقی به دلیل فقدان منابع مالی و برنامه های مدیریتی بود.بنابراین نیاز مبرم نه تنها برای بهبود زنجیره عرضه و کیفیت همه پارامترهای آن، بلکه حذف موانع، از طریق شرکت دادن بخش خصوصی در حوزه مالی، و ظرفیت سازی در حوزه عملیاتی و تجمیع خریداران واسطه ضروری می نمود.
در سال 2007، بانک جهانی مجموعهای از تحقیقات خود را در کتابی با عنوان «فقرزدایی در جنوب شرق آسیا» منتشر کرد. در فصل دوم این کتاب یکی از روشهای بهکاررفته در تجربهی فقرزدایی هند موردبررسی قرارگرفته است. بانک جهانی عنوان میکند که روش بهکاررفته در انقلاب سفید هندوستان موجب تبدیل آن کشور به بزرگترین تولیدکنندهی شیر در دنیا و یکی از برترین تولیدکنندگان لبنیات شده است. اما چه اتفاقی افتاده است که منجر به انقلابی در حوزهی لبنیات شده است و علاوه بر فقرزدایی، هند را به بزرگترین تولیدکنندهی شیر در دنیا تبدیل نموده است؟ پاسخ این پرسش انقلاب سفید هند است که عبارت است از افزایش چند برابری تولید و مصرف شیر و لبنیات در هندوستان که موجب افزایش صادرات این کشور و همچنین مصرف مردم این کشور و ارتقای سلامت آنها شده است. از سال 1970 تا 2004 تولید شیر در هند 400درصد افزایش یافت و به 88.1 میلیون تن رسید.
مهمترین سؤال در مواجهه با این تجربهی هند این است که راز این تحول عظیم در حوزهی شیر و لبنیات در چیست. ازآنجاکه تجربیات فقرزدایی کشورهای موفق، برای جامعهی جهانی، بهویژه کشورهای درحالتوسعه بسیار مهم است، این تجربهی فقرزدایی شگرف نیازمند واکاوی دقیق و کارشناسانه است.
با بررسی مدل فقرزدایی هند در حوزهی صنایع لبنی توسط کارشناسان بانک جهانی، آنها دریافتند که چارچوب اصلی این مدل، از الگوی فقرزدایی با رویکرد پایین به بالا (Bottom-Up Approach) پیروی میکند. در این رویکرد، مسائل خاص فقرا و نیازمندان هدفگذاری شده و برای آن چارهاندیشی میشود و بهعنوان مکملی برای روشهای کلی مانند افزایش رشد اقتصادی کشور، مورداستفاده قرار میگیرد.
در مدل فقرزدایی هند، توسعهی صنایع شیر بهوسیلهی روش تعاونیها صورت گرفته است. بسیاری معتقدند که دلیل این حجم از کاهش فقر که در این بخش رخداده است، به دلیل ساختار اقتصاد تعاونی و ویژگیهای عادلانه و انسان دوستانه آن است.
در سال 1940 اولین جرقههای شکلگیری تعاونیها در هند در ایالت گجرات در غرب هند، شکل گرفت. گجرات در آن زمان یکی از فقیرترین مناطق هند بود و عمدهی ساکنان آن کشاورز و دامداران فقیر بودند. یکی از مشکلات کشاورزان و دامداران این ناحیه، عدم دریافتی کافی به نسبت فروش محصولاتشان بود. واسطههای ناجوانمرد، محصولات این فقرا را به بهای ناچیز از آنها خریداری میکردند و در بازار باقیمتهای بسیار بالاتر به فروش میرساندند و عملاً در این مدل تعامل اقتصادی، چیزی عاید تولیدکننده نمیشد. شکلگیری اولین تعاونیها ابتکاری بود که جهت نجات تولیدکنندگان از دست واسطه گران استثمارگر به کار گرفته شد.
با شکلگیری اولین تعاونیها در حوزهی لبنیات در هند، تمامی مراحل دریافت شیر از دامدار، فرآوری شیر، بازاریابی و فروش و... توسط تعاونی شکل گرفت و تمامی مراحل به دست خود اعضا تعاونی انجام شد. این کار باعث شد تا واسطهها حذف شوند و کشاورزان و دامداران حاصل دسترنجشان را خودشان استفاده کنند. ای نخود تغییر مهمی در زندگی روستاییان فقیر ایجاد کرد و باعث افزایش شگفتانگیز درآمد آنها شد.
باگذشت زمان، اولین تعاونی رسمی و مجهز بانام آمول (Amul) که حاصل ادغام چندین نوع تعاونی بود شکل گرفت و فعالیت خود را در اکثر روستاهای هند گسترش داد. در مدل تعاونی هر فرد فقط یک رأی دارد و کم یا زیاد بودن سرمایهی فردی تأثیری بر تصمیمگیری جمعی ندارد. در سال 2003، شرکت آمول به بزرگترین تعاونی در حوزهی شیر و لبنیات هند تبدیل شد و گردش مالی آن از 27میلیون روپیه تجاوز کرد.
با موفقیت شرکت آمول و کاهش قابلتوجه فقر روستایی در مناطق تحت پوشش آن، دولت هند تصمیم گرفت تا با همکاری مدیران این شرکت، برنامهی جامعی را طراحی کند تا الگوی تعاونی این شرکت را به سراسر هند گسترش دهد. دولت هند برنامهی جامعی را در سه فاز طراحی کرد. منابع بودجهی لازم برای این طرح جامع، از 3 درصد اعتبارت دولت و 70درصد وام سازمانهای بینالمللی تشکیل شد.
در فاز اول طرح، دولت برنامهریزی کرد تا زیرساخت احداث چندین تعاونی بزرگ در روستاهای دارای پتانسیل دامپروری را فراهم کند و آنها را به شهرهای بزرگی چون بمبئی و کلکته متصل نماید. فازهای دوم و سوم نیز در تکمیل فاز اول آرامآرام به مرحلهی اجرا رسیدند.
یکی از نکات برجستهی طرح دولت هند برای فقرزدایی از روش تعاونی، افزایش مشارکت زنان در کار تعاونی بود. دولت با درک اینکه بسیاری از زنان توانایی دامداری دارند، از همان فاز اول برای آموزش به آنان برنامهریزی کرد. شمار زنانی که به تعاونیها پیوستند از 0.62 میلیون در 1987 به 2.47 میلیون در 2002 رسید.
تحقیقات نشان میدهد که تعاونیها نقش بسیار مهمی در افزایش ارادهی کشاورزان در تعیین قیمت، سودآوری و ... آنان داشته است. محققان معتقدند که انقلاب سفید در هند نسبت به انقلاب سبز یا همان واگذاری زمینها به کشاورزان ، بسیار موفقتر بوده و برای محرومان عواید بهتری داشته است. آنها دلایل متعددی برای این ادعای ذکر کردهاند. یکی اینکه توزیع گاوهای شیری و مواد لازم در بین روستاییان، بسیار منصفانهتر از توزیع زمینها میان کشاورزان در دورهی اصلاحات ارضی بوده است. دیگر اینکه که کشش بالای تقاضای شیر فرصت بهتری برای فروش آنها برای کشاورز فراهم کرده تا بتوانند در قیمتگذاری محصولات اختیار بیشتری داشته باشند. همچنین در این طرح، مشارکت بیشتری از سوی زنان وجود داشته است.
تعداد مشاهده خبر
3771
بار
تصاویر مرتبط
tempShow
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به
سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران
می باشد.
Powered by
Dorsa
Portal